خود آزمایی آرایه ادبی
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA
/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
پاسخ خود آزمايي هاي آرايه هاي ادبي از درس 14 تا پایان کتاب
خودآزمايي درس 14 (علاقه هاي مجاز) صفحه 102
1- در شعرها و جمله هاي زير ، علاقه ي مجازهاي مشخص شده را تعيين كنيد .
الف- سر : علاقه محليه← به معني تصميم و انديشه
ب- سر : علاقه كليه← همه ي سر را گفته ولي بخشي ازسر مورد نظر است چون همه ي سر درد نمي كند .
پ- قلم : علاقه آليه ← قلم ابزار نوشتن است .
ت- حلق : علاقه جزيي ← دهان چون حلق جزيي از دهان است .
ث- سير : علاقه سببيه ← زيرا سيري سبب بيزاري و كسالت است .
ج- ماه : علاقه لازميه ← مهتاب زيرا نور لازمه وهمراه ماه است .
چ-عالمي : علاقه محليه وكليه ← عالم مجاز از مردم عالم است .
2- مجازهايي كه دربيت به كار رفته است معين كنيد ؛ قرينه ي آن ها را نشان دهيد و نوع علاقه رابيان نمايد .
الف- سرم- علاقه كليه ، محليه : چون موي سر سپيده شده است نه تمام سر سپيد شدن قرينه ي آن است .
ب- جهان - علاقه كليه و محليه : نعمت ها و امكانات زندگي است قرينه : واژه ي (خوردم ) زيرا آنچه در جهان قابل خوردن است نعمت ها ست نه خود جهان .
پ- بيت : مجاز (از شعر ) علاقه : جزئيه قرينه : مي گفت
كوه مي سفت كوه مجاز (از سنگ) علاقه : كليه قرينه : مي سفت
ت- ايران : مجاز (قهرمانان وپهلوانان ايران ) علاقه : محليه وكليه قرينه : برآشفت
ث- خون : مجاز(كشتن ومرگ) علاقه : لازميه قرينه : اضافه شدن ناحق به خون
ج: صفرا : مجاز (ازخشم ) علاقه : سببيه قرينه : برنيامدم (به عقيده پيشينيان يكي از اخلاط چهارگانه صفرا بوده است كه موجب خشم مي شد.
چ: الحمد : مجاز( از قرآن) علاقه : جزئيه قرينه : خواندن بعد از مرگ (بعد از مرگ قرآن مي خوانند )
ح : دم : مجاز (ازسخن ) علاقه : سببيه قرينه : شنو ، هردو دم مجاز است و قرينه در جمله ي دوم : راحت پديد شود ، است .
خ : دينار و درم : مجاز (از ماديات ) علاقه : جزئيه قرينه : جمله
سر اول مجاز از وجود و جان علاقه : جزئيه قرينه : بقيه ي عبارت
سردوم مجاز از انديشه علاقه : محليه قرينه : اضافه شدن دينار و درم به آن
د- دست (هردودست ) مجاز از قدرت علاقه : آليه قرينه : بقيه ي جمله
ذ - چشم ، مجاز (از خود فرد) علاقه : جزئيه قرينه : نخفت
ر - جهان : مجاز (بزرگان ) علاقه : محليه قرينه : انجمن شد
3- واژه هاي زير را درمعني مجازي به كار ببريد .
شهر : پيكر پاك شهدا بردوش شهر حمل مي شد .
قلم : او صاحب قلم است .
چشم : چشمش به من افتاد . (= نگاه )
زبان : او شيرين زبان است . (= سخن )
دست : دست خدا بالاترين دستهاست .
سر : سرآن ندارد امشب كه برآيد آفتابي ./ برسر آنم كه گر زدست برآيد . / سرش (جان )را درراه خدا از دست داد.
خورشيد : خورشيد دشت را روشن كرد. ( نورخورشيد )
4- واژه هاي زير را به صورت مجاز و استعاره به كار ببريد.
ماه زمين را روشن مي كند ( نور ماه مجاز)
ماه من ، زندگي بي تو تاريك و بي رونق است ( استعاره )
سرو : خم آورد بالاي سرو سهي ( استعاره )- گنجشك بر سرو نشسته بود . (مجاز)
خود آزمايي درس 15 ( كنايه ) صفحه 107
درجمله ها و شعرهاي زير كنايات را مشخص كنيد ، مفهوم آن ها را بيان كنيد .
1- ريش سفيد : كنايه از باتجربه بودن يكي از نشانه هاي با تجربگي پيري وريش سفيدي است .
2-گهي پشت بر زين : كنايه از موفقيت و پيروزي يا قدرتمند وتوانا بودن/گهي زين به پشت : كنايه از شكست يا خوار وذليل بودن .
3-كشتن جو و گندم ستاندن : نتيجه ي كار باپايان آن يكسان است يعني نتيجه بدي كردن ، بدي ديدن است .
4- قيمت مقطوع است : كنايه از چانه نزنيد .
5- سر فرو نياوردن : كنايه ازتسليم نشدن وخاضع نگشتن
6- دهان به دهان گشتن سخن : كنايه از رواج وشيوع پيدا كردن .
7- هر كجا پاي نهد: كنايه ازواردشدن به جايي / دست ندارندش پيش : كنايه ازمانع نشدن . جلو او نمي گيرند .
8- دست روي دست گذاشتن : كنايه از انجام ندادن كار و بيكاري
9- مصراع دوم : آغاز هركار باپايان آن مناسب است.يعني نتيجه خوبي كردن ،خوبي ديدن است و نتيجه ي بدي كردن ، بدي ديدن است .
10- دست از دامن بدار: كنايه از رها كردن
11-جاي بودن نديد : كنايه از فرار كردن
12- بنشاندت پيش آموزگار : كنايه از ميل به آموختن واقرار به ناداني
13- دستش نگيرم : كنايه از مانع نشدن / تيرم زند : كنايه ازكشتن
14- دل پيش كسي داشتن : كنايه از عاشق بودن. ريش در دست ديگري داشتن : اختيارآدمي به دست ديگري بودن است .
15- پاي لغزيدن : كنايه از خطا كردن يا دچارگرفتاري ومشكل ناگهاني ونامنتظر شدن .
16- با هم يك زبانند: كنايه از متحد بودن / كمان را زه كن : كنايه از براي جنگ ودفاع آماده شدن / سنگ بر باره ببر : كنايه از براي جنگ و دفاع آماده شو .
خود آزمايي درس 16 ( موسيقي دروني و معنوي شعر ، واج آرايي ) صفحه 114 و115
- دربيت هاي زير واج آرايي را بيابيد و شمار هر صامت يا مصوت تكراري را تعيين كنيد .
1- 7 بار صامت ( س) ، 7بار صامت (ت وط) ، 6 بار مصوت (الف)، 8 بار مصوت (ــ )
2- 7 بارصامت ( س، ت )
3- 6 بارصامت هاي ( ل ،ب)
4- 8 بار صامت (ل) ، 9 بار صامت (م)
5- 9 بار صامت (ن) ، 7بار مصوت بلند (ا) 6 مصوت (ــ ) زيرا به صورت تتابع اضافات آمده و خيلي محسوس است .
6-6بار صامت (ر) ، 5 بار صامت (ش) ، 10بار مصوت كوتاه (ــ)
7- 9 بار صامت (د) ، 8 بار مصوت بلند (ا)
8- 11 بار صامت (ر) ، 6 بار صامت ( ه )
9- 3 بار صامت (ش) ، 5 بار صامت (ن)
10- 6 بار صامت ( س ، ت ) ، 8 بار مصوت بلند (يي)
11- 6 بار صامت (م) ، 5 بار صامت (ن) ، 7 بار مصوت بلند (او)
12- 4 بار صامت (ش) ، 5 بار مصوت بلند (ا) ، 7 بار مصوت كوتاه (ــ )
13- 6 بار صامت ( خ ) ، 4 بار صامت ( ب)
خود آزمايي درس 17( سجع ، انواع سجع ) صفحه 117
درجمله هاي زير سجع را نشان دهيد .
- چراغ و داغ : سجع مطرف
- برآيد و نپايد : سجع متوازي
- حيف و طرح : سجع متوازن
- دسترس و كس : سجع مطرف
- نهفتني وپيمودني : سجع متوازي
- گفتني و نمودني : مطرف
- بي زر ، بي پر ، بي بر، بي در : سجع متوازي
- عزيز ، ذليل : سجع متوازن
- خورد ، مرد: سجع متوازي - كشت ، هشت : سجع متوازي
خودآزمايي درس انواع سجع صفحه ي 120-119
1- دراشعار وجمله هاي زير ، سجع ها را بيابيد ، درباره ي ارزش موسيقايي هريك اظهار نظر كنيد .
- زاينده ، پاينده : سجع متوازي (داراي ارزش والا )
- بيازارد ، بيارد : سجع مطرف (نوع متوسط)
- ترازو ، بازو : سجع مطرف (نوع متوسط)
- خوب ، مكتوب : مطرف (نوع متوسط) اما در اين عبارت صنعت ازدواج (تضمين المزدوج ) ديده مي شود : تحصيل سيرت خوب : ترتيل سورت مكتوب
- محتاج ، مشتاق : سجع متوازن (ارزش موسيقايي اين سجع كم است )
- محجوب ، معذور : سجع متوازن (ارزش موسيقايي آن كم است )
تبريز ، خيز : مطرف (نوع متوسط) ، برداريد ، بگذاريد : متوازي (ارزش والا)
- باغ ، داغ : سجع متوازي (داراي ارزش والا ) لاله ، ناله : متوازي (داراي ارزش والا) ورد ، درد: سجع متوازي (داراي ارزش والا ) لاله و ورد ، ناله و درد (تضمين المزدوج)
- منتعش و مشتعل : سجع متوازن ارزش موسيقايي آن كم است . مكتوب و مطلوب (متوازي ) (تضمين المزدوج)
- روز ، سوز : سجع متوازي (داراي ارزش والا) سوز با افروز سجع مطرف (ارزش متوسط )
- گرم ، شرم ، نرم : سجع متوازي (داراي ارزش والا )
- گردون ، افسون : سجع متوازي (ارزش والا )
- كرامت ، سلامت : سجع متوازي (ارزش والا)
- فرسود ، نگشود : سجع متوازي (ارزش والا) نگشود ، بود : سجع مطرف (ارزش متوسط )
- رسيدي،كشيدي:سجع متوازي (ارزش والا) مي گذرم،مي نگرم :سجع متوازي (ارزش والا) خورده : مرده : سجع متوازي (ارزش والا)
خودآزمايي درس 18 موازنه و ترصيع صفحه ي 124-123 به ترتيب بيت ها :
آرايه ي موازنه دركدام يك ازبيت هاي زيربه كاررفته است؟علت آن رابيان كنيد.آيا درميان((موازنه ها ))ترصيع نيزديده مي شود ؟ آنها را نيز تعيين كنيد .
1- موازنه 2- موازنه 3- موازنه 4- ندارد 5- موازنه 6- موازنه 7- ترصيع 8- موازنه
9- ترصيع 10- موازنه 11- ندارد 12- ترصيع 13- ندارد
14- موازنه
15- ترصيع 16- موازنه 17- موازنه 18- موازنه
خودآزمايي درس 18 - صفحه ي 126
- دراشعار و جمله هاي زير ، جناس ها را بيابيد و اگر اختلافي در صامت ها يا مصوت ها است ، بيان كنيد .
1- روان ، روان : جناس تام (جاري ، روح )
2- صورت (نقاشي ، تصوير ) صورت (ظاهر ) : جناس تام
3- سير ، شير : جناس ناقص اختلافي (اختلاف در صامت آغازي ) - زهره ، زهره : جناس ناقص حركتي (اختلاف در مصوت )
4- شمع ، جمع : جناس ناقص اختلافي (اختلاف درصامت آغازي ) - ما، ماه : جناس ناقص افزايشي (افزايش يك صامت )
5- نماز ، نياز: جناس ناقص اختلافي (اختلاف درصامت مياني ) درد ، كرد : جناس ناقص اختلافي (اختلاف درصامت آغازي )
6- شاه ، شاد : جناس ناقص اختلافي (اختلاف درصامت پاياني )
7- كينه ، سينه : جناس ناقص اختلافي (اختلاف در صامت آغازي ) - آيين و آيينه ، جناس ناقص افزايشي (افزايش يك مصوت درپايان )
خود آزمايي درس 19 صفحه ي 129
دراشعار وجمله هاي زير ، جناس تام را تعيين كنيد و معني هريك از اركان را بگوييد.
1- روان (روح وجان) ، روان ( جاري وزبان زد )
2- ناي ( ني ) ، ناي ( نام يكي از زندان هاي مسعود سعد )
3-غريب ( عجيب ) ، غريب ( تنها وبيگانه ، دورمانده از شهر )
4-داد ( حق ) ، داد ( ادا كرد )
5-قلب ( مركز سپاه ) ، قلب ( دل )
6-چنگ ( ساز ) ، چنگ ( دست ، دراختياريت )
7- داد ( حق ) ، داد ( ادا كرد )
خود آزمايي درس 19 صفحه 131
-دراشعار زير ، جناس هاي ناقص را بيابيد ومصوت هاي كوتاهي را كه ، با هم تفاوت دارند ، مشخص كنيد.
1- ملك ، ملك
2- درد، درد
3- مهر ، مهر
4- مهرت، مهرش
5- مي كني ، مي كني
خود آزمايي درس 19 صفحه 134
- در ابيات زير ، جناس هاي ناقص را بيابيد و حرف هايي را كه متفاوت اند ، درآغاز ، ميان و پايان اركان نشان دهيد .
1- بوي ، خوي ، جوي ( ب، خ ، ج)
2- درشت ، درست ( ش، س )/ درستي ، درشتي ( س ، ش)
3- جود ، سجود ( س) / جود ، وجود (و) - سجود ، وجود(س ، و )
4- جام ، كام (ج ، ك ) / كار ، كام ( ر ، م)
5- سوزد ، سازد ( و ، ا)
6- جان ، جام ( ن ،م )
7- مستي ، هستي ( م ، ه)
8- نماز ، نياز ( م ، ي )
خودآزمايي درس 19 صفحه 137
- در اشعار زير ، جناس هاي ناقص را بيابيد و هر نوع افزايشي را كه در اركان صورت گرفته است ، نشان دهيد .
1- ما ، ماه ( افزايشي)
2- يارا، ياران (افزايشي)
3- آرام ، رام (افزايشي )
4- دوست ، دست (افزايشي)
5- جان ، جهان افزايشي / جان ، آن اختلافي
6- نياز ، ناز افزايشي / در ، درد (افزايشي)
7- درخش ، رخش (افزايشي )
8- كان ، مكان (افزايشي) / كار ، كان (اختلافي)
9- بر، سر (اختلافي) / سر ، سرو (افزايشي )
خودآزمايي درس 20 (اشتقاق) صفحه 140
- آرايه ي اشتقاق را دربيت هاي زير بيابيد و صامت هاي مشترك را تعيين كنيد .
1- يكساني 3 صامت (ش ع ر) در شعر وشعور و شاعر
2- يكساني 3صامت (خ ن د) در خندان ونخندد وهم ريشه بودن آنها
3- يكساني 3صامت (ح ر م) در حرم ، حريم ، حرمت و هم ريشه بودن .
4- يكساني 3 صامت (د ل ل) در دليل ، دلالت
5- يكساني 3 صامت (ن ظ ر) در نظر، منظر . يكساني در واج ها ( ء ن د ز) در انداز و اندازيم .
6- يكساني 3 صامت ( م ح ب ) در محبان ، محبت / يكساني در 2 صامت ( ز ن ) در زنم ، زند
7- يكساني واج هاي ( ب ي ن ) در بينند ، مي بينم / يكساني در واج هاي ( خ ن ) در خوانند ، مي خوانم
8- يكساني 3 صامت ( ع ش ق ) در عاشق و معشوق
خودآزمايي درس 20(تكرار وتصدير ) صفحه 142
- دراشعار زير ، آرايه ي تكرار يا تصدير را پيدا كنيد و واژه هاي تكراري را معين نماييد.
- تكرار« جهان» 2 بار ، تكرار « در » 3 بار چون تكرار آرايه اي لفظي است لفظ ((در)) با اينكه معاني مختلف دارد لفظاٌ تكرار است.
- تكرار وتصدير « طيران » 2 بار
- تكرار وتصدير «خوش » 2 بار
- تكرار وتصدير بار 3 مرتبه
- تكرار و تصدير «دوست » 3بار ، « جان » 2 بار
- تكرار و تصدير « شمع نكورويي » 2بار
- تكرار وتصدير « گل » 2بار ، تكرار « خيال » و « جهان » و «گنجد » 2 بار
- تكرار «شكر »و«هم » 4 بار ، تكرار « قمر » 2 بار ،تكرار « اندر » 3بار
- تكرار وتصدير « نماز» 2بار ، تكرار « باشد » و « تو» 2بار
- تكرار وتصدير « خواب وخور» 2بار ، تكرار « خويش » 2بار
- تكرار « جان » 4 بار
خود آزمايي درس 21 (مراعات نظير ) صفحه 146
- درشعرها و عبارت هاي زير ، آرايه ي مراعات نظير را بيابيد و مشخص كنيد كه تناسب واژه ها از چه جهت است ؟
1- ابر ، باد ( ازنظر همراهي ) / مه ، خورشيد ، فلك ( مكاني )
2- شعاع ، آفتاب ( از نظرهمراهي ) / عقيق ، زر ، ياقوت ( از نظر نوعي )
3- درد ، بنالد ، دردمند ، طبيب ( از نظر همراهي )
4- چمن ، گل ، خار ( از نظر همراهي )
5- سر، تن ، دست ( از نظرهمراهي )
6- كمان ، سپر ، پيكان ( از نظر نوعي و همراهي )
7- گفتار ، كردار ، رفتار ( از نظرهمراهي ) / زبان ، دست ، پا ( از نظر همراهي )
8- تير ، دي ، ارديبهشت ( از نظر زمان ) / خاك وخشت ( از نظرجنس )
9- سر ، دل ، ديده ( از نظر همراهي ) گهر ودريا ( از نظر همراهي)
خود آزمايي درس 21 ( تلميح ) صفحه 150
- در بيت ها و عبارت هاي زير ، آرايه ي تلميح را مشخص كنيد و دانسته ي مورد نظر را در دو سطر توضيح د .هيد
1- خسرو وشيرين : تلميح دارد به عشق خسرو وشيرين ورقابت فرهادكوه كن با او در آن ميدان و روي آوردن خسرو به زني به نام «شكر» براي منصرف شدن ازعشق فرهاد .
2- شاه تركان : تلميح دارد به حوادث زندگي سياوش : سياوش فرزند كاووس پرورش يافته ي رستم ==== از آن جا كه به ابراز علاقه نامادري اش سودابه پاسخ نداد به خيانت متهم شد وبراي اثبات بي گناهي اش به سلامت از آتش گذشت با اين حال به خاطر وسوسه هاي نامادري اش مورد بي مهري پدر بود تا بالاخره بعد از جنگي بين ايران وتورانيان به شاه تركان (افراسياب ) پناه برد .
او فرنگيس دختر افراسياب را به همسري برگزيد اما چندي بعد افراسياب در اثر بدگويي هاي گرسيوز ، برادر ويكي از پهلوانان افراسياب نسبت به سياوش بدبين وبدگمان شد و او را بي گناه كشت .
3- روضه و گندم : اشاره دارد به ماجراي آدم و حوا و خوردن گندم ميوه ممنوعه كه سبب شد تااو وهمسرش حوا از بهشت رانده شوند .
4- پوردستان : تلميح دارد به بخش پاياني داستان رستم و شغاد . شغاد ، نابرادري رستم ، دختر شاه كابل را كه باج گزار رستم بود به زني گرفت پس از آن از رستم خواست كه از گرفتن باج ازشاه كابل صرف نظر كند اما رستم نپذيرفت شغاد با پدر زن خود بر ضد رستم نقشه اي كشيد به اين ترتيب كه به ظاهر با خاطري آزرده كابل را ترك كرده وبه زابلستان آمد و از رستم خواست كه به كابل بيايد واز او رفع توهين كند شاه كابل هم به تزوير ، براي پوزش خواهي به پيشباز رستم رفت و او را به ميهماني وپس از آن به شكار گاه دعوت كرد در شكار گاه چندين چاه كه در آن خنجر وتيغ گذاشته شده وروي آن با خاك پوشيده بود ، سرراه او قرار داشت . رخش بوي خاك تازه را حس كرد وپيش نرفت اما رستم با تازيانه او را وادار به حركت كرد ، رخش جستي زد وبه ته چاه رفت و به اين ترتيب رستم و رخش هر دو كشته شدند اين برادر كشي همواره در ادب فارسي بازتاب داشته است .
5- به داستان «بيژن ومنيژه » تلميح دارد . بيژن ، پهلواني ايراني به فرمان كيخسرو و همراه با گرگين براي جنگ با گرازها عزيمت كرد ولي گرگين او را فريب داد وبه سوي دشتي برد كه منيژه ، دختر افراسياب در آن خيمه افراشته وجشن برپا كرده بود . بيژن ومنيژه عاشق يكديگر شدند . منيژه ، بيژن را به كاخ خود دعوت كرد. افراسياب پس از آگاهي از حضور بيژن در قصر ، او را اسير ودر چاهي زنداني كرد و دخترش را نيز سروپا برهنه از كاخ بيرون كرد . منيژه هر روز بر سر چاه مي رفت وناني را كه از راه گدايي به دست آورده بود به بيژن مي رساند . سرانجام رستم د رجامه ي بازرگانان به جست و جوي بيژن به توران آمد و به راهنمايي منيژه بر سرچاه رفت ، بيژن را نجات داد ومنيژه نيز با او به ايران گريخت .
6- تلميح دارد به عشق فرهاد نسبت به شيرين كه به شوق وصال او به كوه كني مي پردازد واز عشق او گريه وزاري فراوان مي كند وسرانجام با شنيدن خبر دورغ مرگ شيرين ، در را وصال او جان مي دهد .
7- تلميح درمصراع دوم است : قارون از خويشان حضرت موسي (ع) بود كه طبق روايات از او كيمياگري آموخت بسياري از فلزات را به زر تبديل وثروت بيشماري جمع كرد . پس از آن غرور مال ، او را نسبت به موسي نافرمان كرد . .. سرانجام به نفرين موسي زمين شكافت برداشت وقارون را با گنج فراوانش در خود فرو برد .
8- تلميح درپايان عبارت است «ظلوم و جهول » اشاره اي است به بخش پاياني آيه 72 سوره احزاب (33) انا عرضنا الامانه علي الموات والارض .فابين ان يعملنها واشفتن منها وعملها الانسان انه كان ظلوما جهولا.
9- تلميح درپايان جمله اول است اشاره به قحطي هفت ساله اي كه درمصر و كنعان روي داد وسبب شد كه برادران يوسف درطلب غله راهي مصر شوند وبارديگر به ديدار يوسف نائل گردند واز كار گذشته خويش پشيمان گردند واز طرفي حضرت يوسف با بيچارگان همدردي مي كرد.
خود آزمايي درس 22 ( تضمين ) صفحه 154
- درشعرها و جمله هاي زير ، آرايه تضمين را بيابيد و مورد تضمين شده را تعيين كنيد .
1- همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي به پيام آشنايي بنوازد آشنا را
شهريار اين شعر را از حافظ تضمين كرده است .
2- كلم الناس علي قدر عقولهم
سعدي اين حديث را در نثر خود تضمين كرده است .
3- بوي جوي موليان آيد همي
حافظ اين مصراع را از رودكي تضمين كرده است .
4- احسن كما احسن الله اليك
سعدي در ضمن كلام خود اين آيه قرآن را آورده است .
5- كل يوم هو في شأن
آيه ي قرآن است كه مولوي تضمين كرده است .
6- روسربنه به بالين تنها مرا رها كن
اين مصراع از مولوي است كه دكتر شفيعي كدكني آن را تضمين كرده است .
7- وقنا ربنا عذاب النار
سعدي اين آيه ي قرآن را در ضمن سخن خود آورده است .
8- گر بركنم دل از تو و بردارم از تو مهر آن مهر بركه افكنم آن دل كجا برم ؟
بيتي است از كمال الدين اسماعيلي كه حافظ آن را تضمين كرده است .
خود آزمايي درس 22 ( تضاد ) صفحه 158
- در شعرها و عبارت هاي زير ، آرايه ي تضاد را بيابيد .
1- بنشست ، برخاست /برخاست ، بنشست
2- بسي ، هيچ /هستم ، نيستم / مي روم ، نروم
3- دشمن ، دوست بداند ، ندانم
4- رسيدم ، نرسيدم
5- ترشي ، شيرين / بد ، نيك خواه
6- آب ، آتش
7- نفرين ، دعا / تلخ ، شكر
8- دشمن ، دوست
9- نيك انجام ، بد فرجام
10- زود ، دير
11- برود، نرود
12- آب ، سنگ / دوستان ، دشمنان / زندگي ، مرگ
خود آزمايي درس 23 ( تناقض ) صفحه 162
آرايه ي تناقض را دربيت هاي زير بيابيد .
1- بحر آتش 2-دولت فقر 3- جام غم خوردن به شادي كسي – بدين غم شادماني مي كند 4- فقيران منعم ، گدايان شاه
5- كسب جمعيت ( آرامش خاطر ازپريشاني زلف ) 6- پيدايي و پنهان ، پيدا و پنهان 7- مدد خواستن از باد براي برافروختن چراغ 8- شرم سرافرازي ، ازپا افتادن را معراج شمردن .
خود آزمايي درس (حس آميزي ) صفحه 164
در جمله ها وبيت ها ومصراع هاي زير آرايه ي حس آميزي را بيابيد .
1- لباس ( بينايي ) ، چشاندن ( چشايي )
2- قصه ( شنوايي ) ، رنگ ( بينايي )
3- شب ( بينايي ) ، نمناك ( لامسه )
4- بوي ( بويايي ) ، مي شنوم ( شنوايي ) ، رنگ ( بينايي ) ، مي شنوم ( شنوايي )
5- صداي ( شنوايي ) ، نديدم ( بينايي )
6- نجواي ( شنوايي ) ، نمناك ( لامسه )
7- بشنوي ( شنوايي ) ، بوي ( بويايي )
8- ترانه هاي (شنوايي ) ، شيرين ( چشايي ) ، بهانه هاي ( شنوايي ) ، رنگين ( بينايي )
9- سرنوشت ( شنوايي ) ، تر ( لامسه )
10- روشني ( ديدني ) ، بچشيم ( چشايي )
خود آزمايي درس 24( ايهام ) صفحه 168
در هر يك از بيت هاي زير ، آرايه ي ايهام را بيابيد ومعناي مختلف واژه اي كه اين آرايه را پديد مي آورد برشماريد .
1- بوي (1- بو ، 2- آرزو )
2- مردم دارش ( 1- خوش رفتار با مردم ، 2- چشمي كه داراي مردمك است )
3- مدام ( 1- شراب ،2- پيوسته ومداوم )
4- زدي ( 1- كوبيدن وضربه زدن ، 2- تابيدن )
5- راست ( 1- چشم راست ، از روي حقيقت و درستي ) چشم چپ (چپ بيني )
6- در نمي گيرد ( 1- موثر واقع مي شود ،2- شعله ور نمي شود و نمي سوزد )
7- دل سيه ( 1- نامهربان ، 2- نقطه ي سياه وسط چشم)،جانب هيچ آشنا نگاه ندارد(1- نگاه نمي كند،2- حمايت وجانبداري نمي كند )
8- رود ( 1- نهر آب ،2- نام سازي كه عود وبربط ناميده مي شود . 3- عزيز و دلبند)
9- مالك دينار ( 1- صاحب سكه ومال وثروت ، 2- نام عارف نامدار قرن دوم )
خود آزمايي درس 24 (ايهام تناسب ) صفحه 171
2- درهريك از بيت هاي زير آرايه ي ايهام تناسب را بيابيد و ضمن بيان هردو معني ، مشخص كنيد كه واژه در معني دوم با كدام واژه ي ديگر تناسب دارد.
الف ) ضربه زدن الف )ضربه زدن
1- ضرب بزن
ب) نام سازي است با چنگ تناسب دارد ب) نواختن موسيقي با چنگ تناسب دارد
2- شكر الف ) ماده ي خوراكي شيرين ب ) نام زن خسرو پرويز با شيرين تناسب دارد
3- رخ الف) چهره ، صورت ب) مهره ي شطرنج (قلعه ) با اسب ، پيل و شهمات تناسب دارد
اسب الف ) اسب ب) مهره شطرنج با رخ و فيل تناسب دارد
پيل الف) فيل ب) مهره شطرنج با رخ و اسب تناسب دارد
4- مدام الف: پيوسته ب: شراب با مست تناسب دارد
5- آيت الف ) نشانه ب) آيه ي قرآن با تفسير تناسب دارد
6-عود الف) نام سازي است ب ) ماده اي خوش بو با سوخت تناسب دارد
7- هزار الف ) عدد هزار ب ) عندليب بلبل با باغ تناسب دارد
خود آزمايي درس 25 (لف و نشر ) صفحه 175
3- در شعر ها و عبارتهاي زير ، آرايه ي لف و نشر را بيابيد و با نشان دادن لف ها و نشرها ، نوع آن ها را تعيين كنيد .
1- لف : فرو رفت و بر رفت نشر : به ماهي نم خون و بر ماه ، گرد لف و نشر مرتب
2- لف : ملك و دين نشر : پادشاه بي حلم و زاهد بي علم لف ونشر مرتب
3- لف : زيب فلك و زينت دهر نشر: مه روي تو ، اشك چو پروين لف و نشر مرتب
4- لف : آينه و ترازو نشر : خموش و گويا لف و نشر مرتب
5- لف : دل و كشور نشر : جمع و محمود لف و نشر مرتب
6- لف : خال و خط نشر : دام و دانه لف و نشر مشوش
7- لف : عفو و خشم - نشر : روز و شب لف و نشر مرتب - لف : مهر و كين - نشر : شهد و سم لف و نشر مرتب
8- لف : لب ضحاك و چشم فتان - نشر : كيد و سحر - لف ونشر مرتب - لف : كيد وسحر ، نشر : ضحاك وسامري - لف و نشر مرتب
9-لف : روي وچشم - نشر : گهر مي ريزد ، زر مي زند - لف و نشر مشوش
10- لف : شمشير و خنجر وگرز و كمند - نشر : بريد و دريد و شكست و ببست - لف و نشر و مرتب
لف : بريد و دريد و شكست و ببست - نشر : سرو سينه و پا و دست - لف و نشر مرتب
خود آزمايي درس 25 (اغراق ) صفحه 179
الف )اغراق هاي به كار رفته را در بيت هاوجمله ها زير بيابيد و آن ها را توضيح دهيد .
1-كل بيت اغراق است . ادعاي اغراق آميز در مورد لطافت بدن است اين لطافت به حدي است كه اگر به جاي پارچه ، لباسي از گلبرگ گل سرخ هم بر تن او كنند ، باز بدنش آزرده مي شود .
2- «هزار فرسنگ » ادعاي اغراق آميز و بيش از حدمعمول براي « فاصله بسيار دور » است .
3- كل بيت اغراق است . « درياي آب شدن كوه آهن » ادعاي اغراق آميز وبيش ازحدمعمول در مورد قدرت افراسياب است كه حتي اگر كوه آهن نام او رابشنود از شدت ترس فرو مي ريزد ومانند آب درياسرازير مي شود .
4- «هزار من سنگ بالا بردن » ادعاي اغراق براي توانايي جسمي است .
5- توصيفي اغراق آميز درمورد زيبايي فردي به حدي كه سبب زيبايي زيورها گردد.
6- ادعاي اغراق آميز زيبايي شعرحافظ است به گونه اي كه حتي فرشتگان هم به رقص در مي آيند كه اين يك ادعاي نامتعارف وتقريبا محال است .
7- شاعر هنر رامين را درنواختن چنگ اين گونه اغراق آميز بيان كرده است كه از شنيدن صداي آن حتي سنگ به رقص در مي آيد .
8- شب و روز به فكر فردي بودن بيان اغراق آميز است درمورد توجه شاعر به محبوب خود .
9- اين كه گوش آدمي قصه ايمان را بشنود ومست شود ادعاي اغراق آميز وبيش از حد معمول است براي بيان تاثير ايمان ويقين .
10- اداعاي اغراق آميز درمورد بارش شديد برف وزيادي آن به گونه اي كه زمين لقمه اي در دهان برف است .
ب) مثل ابر بهاري گريه مي كرد - از شدت تب مثل كوره مي سوخت . - از خوشحالي درپوست خود نمي گنجيد .
- آن قدر شلوغ بود كه جاي سوزن انداختن نبود . - هزار بار به تو گفتم . - مثل برق رفت و برگشت .
خود آزمايي درس 26( حسن تعليل ) صفحه 183
1-درشعرهاي زيرارا يه ي حسن تعليل رابيابيد.
الف -علت بارش باران ازابر ،شرم ابرازچهره ي زيباي معشوق دانسته است. (يعني ازديدن چهره ي زيباولطيف تو،ابر خجالت مي كشدوان چه به شكل باران مي بارد،عرقي است كه ازشرم ،برپيشاني ابر نشسته است .
ب- در بيت دوم شمع (موم) خطاب به پروانه مي گويد علت سوختن و شعله ور شدن من اين است كه عسل (شيريني ) ازمن رفته است (البته در اين بيت شيريني ايهام تناسب زيبايي با فرهاد نيز دارد .)
پ- علت بي خزاني درخت سرو را شاعر راستي و صداقت آن دانسته است (علم از راستي زدن سرو در بالاي راست و متعادل آن جلوه گر شده است )
ت- شاعربه زيبايي طالب چشمه ي خورشيد بودن و به سوي خورشيد رفتن ذره را به علت اديبانه ي همت عالي داشتن ذره دانسته است .
ث- شاعر (رودكي ) به زيبايي و رندي علت سياه كردن (رنگ كردن ) موهاي خود را نه پيري بلكه از آن مي داند كه به مصيبت مرگ جواني نشسته است .
ج- شاعر در اين بيت علت خلوت گزيني زاهدان را دلبري شاهدان معرفي كرده است (كه دنيا و دين و عقل را مي برند .
2-براي مثال هاي زير،علت ادبي ذكركنيد. 00A0الف ) باغبان ميوه ها را چيده و برده است و برگها از اندوه ودوري ، زرد و پژمرده اند .
ب) روي بي قرار ونالان بسوي مادرش ، دريا مي رود تا در آغوش او آرام گيرد .
3- براي حسن تعليل سه مثال خلق كنيد و بنويسيد .
الف - ابرها به حال مردم بيچاره مي گريند .
ب- بعضي از بسته ها براي درامان ماندن خاموش ولب بسته اند .
پ- برگ ها در فصل خزان از فراق گرما زرد و پژمرده شده اند .
ت- باغ پاييزي در فراق بهار زرد روي گشته است .
4- ابيات زير را شرح كنيد و آرايه ي حسن تعليل را در آنها نشان دهيد .
الف -آمدن روز و طلوع خورشيد به خاطر صداقت صبح دانسته است . شاعر دراين بيت با ارائه يك تمثيل از ارزش راست گويي وتاثير آن سخن گفته است صبح صادق برخلاف صبح كاذب واقعي است وبه روز مي پيوندد اين صبح به دليل راستي وصداقتش مانندشخص ثروتمندي است كه همه جارا با اشعه هاي زرين خورشيد مي پوشاند .
ب- ازبسياري شاخه ها وبرگها وسايه انبوه درختان ، زير درختان تاريك شده و خداوندبراي از بين بردن اين تاريكي ، گل انار را مثل چراغي آفريده ودرختان را با آن چراغاني كرده است يعني شكفتن گل در زير برگهاي درخت ، يك علت طبيعي است اما سعدي علت رويش اين برگها را روشن كردن زير درخت دانسته است .
پ- علت بي كينه بودن شاعر اين است كه دلش خانه عشق ومهر يار است وجايي براي كينه وجود ندارد .
ت- علت بارش ابر بهار بر سمن ، بد عهدي و بي وفايي روزگار است كه گلها و گياهان از آسيب روزگار در امان نيستند . شاعر براي بارش ابر بهاري دليلي شاعرانه وزيبا آورده است چون ابر بهاري از بي وفايي وبد عهدي روزگار خبر دارد ومي داند كه روزگار اين گلهاي زيبا وياسمن ونسرين وسنبل را كه خود پرورده است هنگام پاييز نابود مي كند از آغاز تولد گل ها و شكوفايي آنها به خاطر بي وفايي روزگار وسرانجام آنها گريان است .
+ نوشته شده در جمعه یازدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 12:34 توسط بهزاد امیرزاده قاسمی
|